سرانجام علیرغم کارشکنی های متعدد جهت برگزار نشدن همایش «دلواپسیم»، عصر روز شنبه ۱۳ اردیبهشت ۹۳ لانه جاسوسی سابق میزبان منتقدان توافقنامه ژنو بود، همایشی که از ساعتی قبل از آغاز آن، ظرفیت صندلی های سالن اش تکمیل شده بود و حتی در راهروهای جانبی سالن نیز دیگر جایی برای سوزن انداختن وجود نداشت و همین مساله خیلی ها را مجبور کرد تا با حضور در اطراف سالن و از طریق ویدئو پروژکتور برنامه را دنبال کنند.
به گزارش پایگاه خبری انصارحزب الله به نقل از رجانیوز، بدون اغراق این برنامه را باید بزرگترین گردهم آیی منتقدان ژنو طی چند ماه گذشته تاکنون دانست، همایشی که قرار بود ساعت ۱۶.۳۰ در سالن سیدالشهدای میدان هفتم تیر برگزار شود اما به علت فشارهای برخی مسئولان دولت، در آخرین ساعات مانده به آغاز برنامه اعلام شد چنین اجازه وجود نخواهد داشت و مسئولین برنامه نیز به ناچار این همایش را به چند صد متر آن طرف تر یعنی مجمتع ۱۳ آبان یا همان لانه جاسوسی سابق انتقال دادند.
اما این برنامه حواشی متعددی داشت که اهم آن را به روایت خبرنگار رجانیوز می خوانید:
*از چند صد متر مانده به درب لانه جاسوسی، از حجم افرادی که در پیاده رو و خیابان طالقانی راهی درب اصلی مجتمع ۱۳ آبان هستند، می شود حدس زد که قرار است یک همایش بزرگ در این مکان برگزار شود. این را از تعداد زیاد ماشین ها و موتورهای پارک شده اطراف آنجا نیز می توان فهمید.
* برای ورود به لانه جاسوسی نیاز نیست کسی مسیر تا سالن را به شما نشان دهد، کافی است پشت سر جمعیت روانه به سمت سالن «بصیرت» حرکت کنید تا خود به خود به درب اصلی سالن برسید اما از آنجایی که زودتر از شما افراد بسیاری آمده و پشت درب مانده اند، تنها راه، تحمل شرایط و دنبال کردن برنامه از طریق ویدئو پروژکتورهای اطراف سالن است.
* البته ماجرا برای خبرنگاران کمی فرق می کند و وقتی کمی زمان می گذرد، می شود تنها با کارت خبرنگاری وارد سالن شد تا شاید در کنار سن یا درب ورودی، جایی برای ایستادن پیدا کرد. اولین چیزی هم که هنگام ورود به سالن احساس می شود، دمای بالای هوا و شرجی بودن آن است که باعث می شود به فاصله چند دقیقه، تمام لباس هایتان خیس شود، اما چاره ای نیست! هر چه باشد بهتر از بیرون نشستن و دنبال کردن مراسم از طریق ویدئو پروژکتورهاست!
* یکی یکی میهمانان مراسم نیز از راه می رسند، اما نکته جالب نداشتن جا برای نشستن است! هر چند میهمانان برای ورود به سالن از درب پشت سن وارد می شوند اما تراکم جمعیت قبل از آغاز برنامه به حدی است که آنها نیز جایی برای نشستن ندارند و تعجبی ندارد اگر روح الله حسینیان، محمد سلیمانی، علیرضا زاکانی و خیلی های دیگر را روی زمین و کنار دیگر خبرنگاران و میهمانان ببینیم.
* نکته جالب دیگر حضور چهره های انقلابی از طیف های مختلف سیاسی است که همه بر سر محورهای اصلی و گفتمانی انقلاب متحد شده اند. چه جبهه پایداری، چه جمعیت ایثارگران، چه جمعیت رهپویان و چه افراد دیگری که در هیچ یک از این مجموعه ها نیستند اما بر سر آینده کشور، استقلال ایران و توافق ضعیف ژنو «دلواپسند» را می توان اینجا دید، از فریدون عباسی تا علیرضا پناهیان، سقای بی ریا، الیاس نادران، پرویز امینی، وحید یامین پور، بهرام بیرانوند، ابوالفضل ظهره وند، محمد سلیمانی، روح الله حسینیان، علی اکبر متکان، مهدی کوچک زاده، فواد ایزدی، ناصر نوبری، سعید زیباکلام، سید محمود نبویان، محمد صادق کوشکی، مهدی محمدی، مهندس آبنیکی و ...
* پس از قرائت قرآن برای آغاز برنامه، مجری برنامه که یکی از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر است به روی سن می رود و برنامه را رسما آغاز می کند، بعد از سخنان وی کلیپ کوتاهی از نرم افزار چند رسانه ای «دلواپسیم» که کاری از گروه آرمان مشهد است پخش می شود و استقبال مخاطبان را به همراه دارد، بویژه زمانی که فیلمی از ناصر نوبری سفیر اسبق ایران در شوروی پخش می شود که وی اعلام می کند ما هم با بازی «برد- برد» موافقیم اما نه با مذاکراتی که انتهایش می شود «برد که برد!»
* بعد از پخش کلیپ نیز سینا دستخوش خواننده جوان و انقلابی که مدتی است کار خود را آغاز کرده به اجرای سرود پرداخت، بعد از وی نیز دقایقی در رثای امام هادی علیه السلام عزاداری شد و حال و هوای مراسم تغییر کرد.
* اولین سخنران برنامه مهندس آبنیکی است، همکار سابق شهید احمدی روشن که مدتی است نه دیگر مصطفی را کنار خود می بیند و نه به سایت نطنز رفت و آمد دارد، او یکی از اخراجی های سازمان انرژی اتمی است که خیلی مودبانه عذرش خواسته شده است.
*بعد از آبنیکی، ۸ نفر به نمایندگی از منتقدان توافق ژنو به روی سن آمده و صحبت کردند، علیرضا پناهیان، محمد کوثری، ناصر نوبری، فریدون عباسی، فواد ایزدی، مهدی محمدی، جواد کریمی قدوسی و محمد صادق کوشکی. یکی نماینده مجلس است، دیگری استاد دانشگاه، دیگری سخنران بزرگترین هیات های مذهبی کشور، دیگری رییس سابق سازمان انرژی اتمی، اما همه شان یک وجه مشترک دارند و آن هم اینکه نسبت به آینده ایران «دلواپسند».
* قبل از اینکه هر یک سخنان خود را شروع کنند، جمعیت یکصدا می خواهد تا علیرضا پناهیان صحبتهایش را آغاز کند و او نیز بنا به مطالبه حاضران در سالن حرفهایش را شروع می کند، لب کلامش هم این است که این برنامه به افزایش قدرت تیم مذاکره کننده هسته ای در مذاکرات می انجامد چون ما مطالباتی داریم که مسئولان می توانند با استناد به این جمعیت و جمعیت های مشابه در سراسر کشور، مطالبات به حق مردم را از ۱+۵ مطالبه کنند.
پناهیان در بخش دیگری از اظهاراتش نیز هشدار می دهد که «اگر مذاکرات موجب رونق اقتصادی و افزایش عزت کشور شود، آن مذاکره در خدمت جمهوری اسلامی است و اگر مذاکراتی به تقویت جایگاه جمهوری اسلامی منجر نشود این مذاکره محکوم به شکست است.»
بعد از پناهیان، نوبت به کوثری می رسد. عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس می گوید: «حرف ما با تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان این است که شما در برابر این همه امتیازات که در توافق ژنو به ۱+۵ دادید باید تمام تحریم ها لغو می شد نه اینکه صرفاً صنعت کشتیرانی و پتروشیمی ما تا حدودی از تحریم رها شود.»
بعد از کوثری نوبت به کریمی قدوسی دیگر عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس می رسد، او که با حرارت تر از دیگران سخن می گوید و بارها در بین سخنانش فریادهای الله اکبر مخاطبان را بلند می کند. قدوسی از شکایت شورای عالی امنیت ملی از وی به خاطر نقد توافق ژنو در یکی از سخنرانی هایش ابراز تاسف می کند و در بخش دیگری از صحبتهایش می گوید: «مقام معظم رهبری میگویند من خوشبین نیستم اما مخالفتی هم نمیکنم، فکر هم نمیکنم این مذکرات به نتیجه برسد. به سخن مقام معظم رهبری و گزارش آقای روحانی درباره توافق هستهای دقت کنید، از آقای روحانی میپرسند نظر شما درباره توافق هستهای چیست؟ میگوید خوشبینی و بدبینی در دنیای سیاست معنا ندارد و باید واقعبین بود، البته آقای روحانی میگوید با شناختی که از دنیا و مسائل دارم بدبین نیستم؛ تا کنون سابقه نداشته است هیچ رئیسجمهوری مقابل نظر مقام معظم رهبری اینگونه نظر دهد.»
ناصر نوبری دیگر سخنران برنامه است که با شور و هیجان اش، جمعیت را به وجد آورده و در بخشی از حرفهایش به روحانی می گوید حداقل یک نفر را معرفی کنید تا بتواند از توافق ژنو دفاع کند! نه اینکه هر کسی می خواهد از این توافقنامه دفاع کند می گوید اصلا انرژی هسته ای می خواهیم چه کار؟ آیا موضع دولت هم همین است؟!
حالا دیگر نوبت فریدون عباسی رییس سابق سازمان انرژی اتمی است، شهید زنده ای که یک بار هم از ترور موساد در خیابان های تهران جان سالم به در برده است و این روزها که همکاران سابقش را به خاطر شهادت آنها از دست داده، یکه و تنها به دانشگاه ها و مجامع مختلف می رود و از دلواپسی هایش برای آینده ایران بواسطه توافق ژنو می گوید.
امروز هم آرام آرام از نقاط ضعف توافق ژنو می گوید و وقتی تاکید می کند: « تیم مذاکره کننده قبلی به خوبی و قهرمانانه در مقابل این خواسته مقاومت کرد و اگر بخواهیم عنوان قهرمانی به کسی بدهیم باید به تیم آقای جلیلی بدهیم نه دیگران.» سالن و جمعیت حاضر در آن به وجد می آید و با شعارهایی در حمایت از تیم سابق مذاکره کننده ای سابق کشورمان، از آنها به خاطر حفظ عزت و معامله نکردن حقوق ملت با دشمن تشکر میکنند.
بعد از عباسی، فواد ایزدی از نگرانی های خود می گوید: «دلواپسیم که امتیازات مورد نیاز کشور در گام نهایی گرفته نشود» و بعد از وی نیز مهدی محمدی صحبتهایش را آغاز می کند و می گوید که «توافق ژنو، توافقی است که ماهیت انقلاب را هدف گرفته و موضوع هسته ای تنها یک سکو برای رسیدن به این هدف است.»
و در نهایت نیز محمد صادق کوشکی با اعلام انتقاداتش به توافق ژنو می گوید: «امروز با افتخار عنوان بیسوادی را میپذیریم و به آن افتخار میکنیم تا فردا بیشرف نباشیم.»
اما این پایان برنامه نیست و پس ازشعارهای پی در پی حاضران در سالن در حمایت از محتوای صحبتهای سخنرانان، مجری به روی سن آمده و ضمن دعوت از دیگر اساتید حاضر در سالن، از آنها خواست تا یک عکس یادگاری بگیرند. این عکس بهانه ای بود برای تقدیر ویژه از دکتر سعید زیباکلام، سید محمد نبویان، حمید رسایی، حسین قدیانی و ... که بعضا مورد شکایت شورای عالی امنیت ملی به علت نقد توافق ژنو نیز قرار گرفته اند؛ از آنها می خواهد تا چند کلامی با مردم صحبت کنند.
در همین حال جمعیت حاضر در سالن نیز با شعارهایی خطاب به ضرغامی از وی می خواهد تا با تمام کردن سانسور صحبتهای منتقدان ژنو، فرصتی برای حضور آنها در رسانه ملی فراهم کند تا در قبال ساعتها مدح یک طرفه عملکرد تیم مذاکره کننده و این توافقنامه، چند دقیقه ای هم منتقدان دولت بتوانند از نگرانی های خود خطاب به مردم بگویند.
* حالا دیگر اذان مغرب شده است و فوج فوج جمعیت حاضر در سالن و اطراف سالن به سمت وضوخانه حرکت می کنند، بازار فروش نشریات و سی دی های مرتبط با توافق ژنو هم داغ داغ است، میهمانان نیز فرصتی برای سر خاراندن ندارند! دور هر یک را ده ها نفر گرفته اند و سوالات و نگرانی هایشان را مطرح می کنند، بویژه نمایندگان مجلس که مردم و دانشجویان دائما به آنها گفته می گویند مدیون خون شهدا و مردم هستید اگر در برابر انفعال عده ای! سکوت کنید و بگذارید سرمایه های این مملکت به بهانه دلارهای نرسیده به کشور، تاراج شود ...
برچسبها:
پایگاه خبری انصارحزب الله - نخست - ۱۰ ماهي هست كه جامعه دلواپس است؛ از همان روزي دلواپس شد كه گروهي كليد همه مشكلات داخلي و خارجي را در «مذاكره با غرب» ديدند، همان ايامي كه مراودات بينالمللي در ديپلماسي «سكوت» و «لبخند» مختصر شد، ديپلماسياي كه «لبخند»ش براي غربيها بود و تندخويياش براي منتقدان داخلي، «سكوت»ش در مقابل زيادهخواهي بيرونيها بود و تندخويياش براي ناصحان دروني.
«دلواپس»اند تا بسياري از مباني و اصول انقلاب اسلامي نظير «استكبارستيزي»، «داشتن روحيه ايستادگي و پايداري در مقابل تهديدات وتحريمهاي نظام سلطه» و «تكيه بر توانمنديهاي داخلي» در لبخندهاي ديپلماتيك گم شده و جاي خود را به «انفعال»، «تسليمپذيري در مقابل فشارهاي بينالمللي» و «توسعه برونزا» بدهد؛ «دلواپس» از اينكه تمام داشتههاي هستهاي و غيرهستهايمان را به بهانه سياست «تنشزدايي در روابط بينالملل» بر سر ميز مذاكره معامله كنيم!
«دل آشفته»اند جماعتي از اينكه تواناييهاي ما در حوزه هستهاي به پايينترين سطح ممكن برسد و تنها در بعد تحقيقات- آن هم در موارد محدود و خاص و دقيقاً مطابق خواسته غربيها- خلاصه شود، آنگونه كه بر اساس همين نگاه حق غنيسازي ما به رسميت شناخته نشد، ۲۰۰ كيلوگرم از اورانيومها را رقيقسازي كرديم و فعاليتهاي هستهاي را به حالت تعليق درآورديم.
دوم- اما خب دلواپسيها يكي دوتا نيست و در يك حوزه و چند حوزه خلاصه نميشود؛ از فرهنگ و هنر، اقتصاد و معيشت گرفته تا مباحث اعتقادي و هستهاي و سياست داخله و خارجه را شامل ميشود، به گونهاي كه بسياري از دلسوزان انقلاب و ناصحان خيرخواه را نگران و مضطرب كرده است.
بله، آشفته دلي ما فقط تنها حوزه هستهاي را شامل نميشود و به امروز اختصاص ندارد، از همان روز «دل مشغول» شديم كه به بهانه روي كار آمدن دولتي دموكراتيك و طرفدار آزادي بيان، روزنامههاي زنجيرهاي باز- به مانند گذشته- حكم قصاص را غيرانساني خوانده، شهادت دو زن مساوي با يك مرد را غير عقلاني دانسته و پيشوا بودن حضرت امير (ع) در بعد اعتقادي و سياسي را زير سؤال بردند.
درست شبيه همان روزهايي كه هواخواهان ليبرالسيم در رسانههايشان- طي سالهاي ۷۶تا۸۴ - عنوان ميكردند: «به شهادت رسيدن حسين در عاشورا نتيجه خشونتهاي پيامبر در بدر بود»، «حضرت علي چون خشونت طلب بوده شايسته عتاب و ملامت است»، «به خدا هم ميتوان اعتراض كرد و او را فتنهگر ناميد»، «نظريه غيرت ديني، ويران كننده انديشه و فرهنگ و تمدن است»، «مظاهر ديني چون حجاب و حياي زنان، نماد عقب افتادگي است»، «تفكر شيعهگري موجب انحطاط مملكت ما و مانعي براي دموكراسي است»، «فرهنگ شهادت خشونت آفرين است. اگر كشته شدن آسان شد، كشتن هم آسان ميشود.»
سوم – افكار عموم از آن زمان «دل نگران» شد كه در اقدامي قابل تأمل بيش از ۴۰ تن از روساي دانشگاههاي مهم كشور به فاصله پنج ماه از كار بركنار شدند، بيش از ۳۰۰ تن از دانشجوهاي افراطي و نشانهدار حكم ادامه تحصيل گرفتند و عناصر فعال در غائله۸۸ در سطوح مديريتي آموزش عالي كشور پست مديريتي گرفتند.
چطور ميشود ديد كه بسياري از فعالان در فتنه را كه برخي از وزرا در مراكز حساس و استراتژيك وزارتخانهها به كار گرفتهاند نگران نبود، چگونه ميشود دلهره نداشت زماني كه روساي دانشگاهها اجازه فعاليت به تشكلهاي دانشجويي تندرو و هنجارشكن را در سطح دانشگاهها داده و آنها با فراغ بال تحركات ساختار شكنانه را رويه كردهاند.
چهارم – البته آنها «دلواپس» هم هستند از اينكه غرور ملي و مباني اعتقادي مان را هم بر سر ميز مذاكره داد و ستد كنيم، همچنان كه رئيس دولت اصلاحات به بوش متعهد شد تا از حمايت حماس و حزب الله دست بردارد و از حمله نظامي امريكاييها مصون بمانيم، باز متعهد شويم كه از فلان جنبش مردمي در يك كشور اسلامي چتر حمايتي خود را برداشته و پا را از حد خود فراتر نگذاريم، يا ديگر بار بدون اجازه وارد حياط خلوت امريكاييها نشده و منافع شان را به خطر نيندازيم.
«دلآشفته» نيز هستند تا غائله سازان ۷۸ و ۸۸ - كه با كمك دولت ريكاوري كرده و اكنون وظيفه سندسازي حقوق بشري براي سازمانهاي بينالمللي را برعهده دارند- دوباره كشور را درگير بحران عميقتر كرده و با عمليات پيچيده «استحاله نظام» را وارد فاز عملياتي كنند.
پنجم - اگر چه جنس ۱۰ ماه دلواپسي از نوع «توسعه سياسي»، «براندازي نرم» و «قدرت طلبي مطلق» نبود اما نوع واكنشها به آن چكشي و ضربتي بود، به گونهاي كه هيچ گاه اجازه داده نشد دلواپسيها از تريبون رسمي به جامعه ابراز شود. اما اين باعث نشده كه ما «دلسرد» شويم؛ اين برخوردها هيچ گاه باعث نشد تا دلسوزان و وفاداران به نظام وانقلاب از آرمانها و اصول خود دست بردارند، برعكس از هر فرصتي براي آگاهسازي افكار عموم نسبت به سياستهاي دولت استفاده كردهاند، برگزاري همايش«دلواپسيم» - در روز گذشته- هم از همين نوع است. اساساً «دلسرد» در گفتمان مقاومت و ايستادگي جايي ندارد آنجايي معنا پيدا ميكند كه خود را وابسته و نيازمند جهان غرب بدانيم و بپذيريم كه آنها بايد براي ما تصميم بگيرند و اراده ما در برابر قدرت آنها كاري از پيش نميبرد.
محمد اسماعيلي
منبع : روزنامه جوان
برچسبها:
http://www.soofreh.loxblog.com/page/ahmadiroshan
برای دیدن این مصاحبه بسیار مهم و سیاسی فرهنگی وارد لینک بالا شوید :
برچسبها:

خدابخواهد ازاین شماره هرباردرباره یکی ازاین گفتگوها برایتان خواهم نوشت.
صالحی شخصیتی بسیار مودب، با اخلاق و همیشه خندان است که همه او را بیش از انکه به عنوان یک آدم سیاسی بشناسند به عنوان یک استاد دانشگاه و شخصیت علمی در نظر دارند، او دومین نفری بود که در شناسنامه به سراغش رفتیم آنهم در زمانی که سکان وزارت خارجه را در دست داشت، طبیعتا مهمترین بخش گفتوگوی ما از مرد اول وزارت خارجه آن زمان، موضوع پیشرفتهای هستهای بود.
علی اکبرصالحی در مدتی که از این موضوع صحبت میکردیم چشم هایش از ذوق و خوشحالی برق می زد اما زمانی این برق چشمها نوعش عوض شد که از او درباره پشت صحنه مذاکرات پرسیدم:« آیا درمدتی که شما عضو هیات مذاکره کننده بودید شده بود به شما یا عناصری از هیات به قصد تهدید و تطمیع نزدیک شوند؟»
وزیرخارجه احمدی نژاد با لحنی دیپلماتیک ابتدا چنین روندی و تلاشی از سوی مقابل یا صریح تر درفضای دیپلماتیک ازسوی هرهیاتی را طبیعی خواند و بعد گفت: گروه مذاکره کننده فقط ان دو یا سه نفری نیست که شما در مقابل دوربین میبینید سربازان گمنام زیادی هستند که تلاش می کنند تا تیم بتواند مذاکره کند طرف مقابل ان سربازان گمنام را میشناسد و گاهی سراغشان می رود و پیشنهادهایی می دهد چون طبیعی است که مثلا نمیتوانند به سمت دبیرشورای عالی امنیت ملی یا افرادی دراین رده بروند.
آنها برخی اوقات به سراغ ما میآیند و میگویند که طرف مقابل بهشان نزدیک شده و چنین پیشنهادهایی داده است که البته چیز طبیعی است و عجیب نیست و خودمان میتوانیم آن را مدیریت بکنیم.
باقی زمان مصاحبه را توی فکر بودم. فکر اینکه عرصه دیپلماتیک چه عرصه پیچیدهای است عرصهای که بیش از آنکه به روی صحنهها متکی باشد بر مدار پشت صحنهها میچرخد و خدا نکند دراین پشت صحنهها اشتباهی رقم بخورد چون درتاریخ این ملت، دیر یا زود، ثبت و ضبط میشود.
برچسبها: